یادداشت/

 آسمان نوشت مرخصی

معلمی که تمام عمرش را وقف آموزش، عشق و هدایت شاگردانش کرده بود به جای خانه و خانواده، میدان ایثار و شهادت را برگزید و در سالگرد شهادت به مرخصی آسمانی رفت. در ادامه یادداشتی از مریم بالوی فیلی فعال رسانه‌ای در وصف شهید گرانقدر «احمد کرمی» که در سالگرد ازدواجش آسمانی شد منتشر می‌شود.

 آسمان نوشت مرخصی

به گزارش نوید شاهد ایلام، شب سالگرد ازدواج، همواره شبی است که خاطرات شیرین گذشته مرور می‌گردد لبخند‌ها بر چهره نقش می‌بندد و عشق حیاتی دوباره می‌یابد، اما تنها شجاعت و اراده‌ای بی‌نظیر می‌تواند این شب را به داستانی متفاوت مبدل سازد؛ داستانی سرشار از عشق به وطن، ایثار و جاودانگی. 

 معلمی که تمام عمرش را وقف آموزش، عشق و هدایت شاگردانش کرده بود به جای خانه و خانواده، میدان ایثار و شهادت را برگزید قلبی که لبریز از بخشش و ایمان بود در آن شب پرماجرا دیگر نتپید.

این معلم، نه تنها کلاس درس بلکه زندگی را به شاگردانش می‌آموخت او مانند شمعی می‌سوخت تا راه دیگران را روشن کند، اما این‌بار شمعی بود که با نور شهادت جاودانه شد. 

اشک‌ها از چشمان شاگردان و همکاران جاری شد، چرا که آنها تنها یک معلم را از دست نداده بودند بلکه الگوی زندگی‌شان را از دست داده بودند.
در سالگرد ازدواج، او به دنیا نشان داد که عشق واقعی عشق به انسانیت، عشق به ایمان و عشق به سرزمین است. 

صدای پای او، هر چند که دیگر بر زمین طنین نداشت، اما در قلب‌ها جاودانه باقی ماند.

قلبی که برای دیگران تپید در آغوش شهادت آرام گرفت، زندگی او حکایتی بود از ایستادگی، ایمان و اراده‌ای که هرگز فروکش نکرد چه دنیای عجیبی است که در آن عاشق‌ترین انسان‌ها در میان غم و اشک به اوج می‌رسند.

شهید «احمد کرمی» تجسمی زنده از ایمان، شجاعت و ایثار، انسانی که نامش تا همیشه در تاریخ جاودانه خواهد ماند، در قلبی که لبریز از عشق به خانواده و وطن بود، وظیفه را بر همه چیز مقدم می‌دانست. 

در آن روز‌های سخت ششم تیرماه ۱۳۶۰، فرمانده او مرخصی‌ای صادر کرد تا سالگرد ازدواجش را جشن بگیرد، اما احمد راهی را برگزید که تنها شهامت و ایمان برای عبور از آن کافی بود او با اراده‌ای استوار مرخصی را رد کرد و به مأموریت ایثار پیوست.

در شبانگاه نهم تیرماه، سالگرد ازدواجش رنگ دیگری گرفت شب عشق و شادی، به شب شهادت و جاودانگی تبدیل شد خون پاکش بر زمین مبارزه جاری شد و تقدس را در کربلای بازی‌دراز معنا کرد.

 این معلم بزرگوار در لحظه‌ای که مرگ را به آغوش کشید زندگی را برای همه ما دوباره تعریف کرد.

گویی آسمان خود قلم به دست گرفته تا مرخصی ابدی را برای او بنویسد، مرخصی‌ای که نه به خانه، بلکه به سوی جاودانگی ختم می‌شود.

شاید این مرخصی همان اجابت ندای دل باشد، ندایی که فراتر از زمان و مکان، روحی را از زمین جدا می‌کند و به اوج می‌برد گویی آسمان خود به استقبال آمده تا کسی را که جانش را وقف عشق و ایثار کرده در آغوش بگیرد.

او رفت، اما صدایش، نگاهش و راهش در دل‌های ما باقی ماند معلمی که در جستجوی دنیای بزرگ‌تر، به آسمان پرکشید و همواره الهام‌بخش خواهد ماند. 

این دلنوشته ادای احترام به کسی است که عشق و شهادت را در یک قاب زیبا به نمایش گذاشت.

مزار او اکنون در جوار امامزاده علی صالح (ع) محلی است برای یادآوری ایثار و عظمت انسانی که قلبش برای همه تپید او نه تنها برای همسرش، بلکه برای همه ما یادآور ایمان، وظیفه و عشق به سرزمین است.

در پایان یاد و خاطره تمامی معلمان شهید را گرامی می‌داریم که برای ایمان و وطن از جان خود گذشتند و معنای واقعی فداکاری را به ما آموختند.

 همچنین قدردان زحمات بی‌پایان همه معلمان پرتلاشی هستیم که با عشق و تعهد نسلی پویا و آگاه پرورش می‌دهند.

 آسمان نوشت مرخصی

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده